English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1431 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
proofroom U اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
to pull a proof U نمونه چاپی دراوردن
galley U نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
galley proof U نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
back plane U یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
ion deposition U فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند
Proof – reading. U غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
grit chamber U اطاق اخال گیری
sampling U نمونه گیری
survey U نمونه گیری
surveyed U نمونه گیری
samplery U نمونه گیری
surveys U نمونه گیری
coring U نمونه گیری
sampling error U اشتباه نمونه گیری
proof sheet U نمونه غلط گیری
two stage sampling U نمونه گیری دو مرحلهای
behavior sampling U نمونه گیری از رفتار
time sampling U نمونه گیری زمانی
random sampling U نمونه گیری تصادفی
cluster sampling U نمونه گیری خوشهای
accumulative sampling U نمونه گیری پیاپی
area sampling U نمونه گیری منطقهای
fractional sampling U نمونه گیری مکانیکی
area sampling U نمونه گیری منطقه یی
sampling error U خطای نمونه گیری
stratified sampling U نمونه گیری لایهای
sampling theory U نظریه نمونه گیری
double sampling U نمونه گیری چندگانه
random sample U نمونه گیری تصادفی
quota sampling U نمونه گیری سهمیهای
domal sampling U نمونه گیری خانواری
sampling distribution U توزیع نمونه گیری
sampling unit U واحد نمونه گیری
sampling population U جامعه نمونه گیری
test town U شهرمورد نمونه گیری
sampling bias U سوداری نمونه گیری
activity sampling U نمونه گیری از فعالیت
simple randon sampling U نمونه گیری تصادفی ساده
sampling servo U دستگاه نمونه گیری خودکار
sampling variability U تغییر پذیری نمونه گیری
stratified random sampling U نمونه گیری لایهای تصادفی
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
systematic random sampling U نمونه گیری تصادفی منظم
controlled sampling U نمونه گیری کنترل شده
wine taster U جام شراب مخصوص نمونه گیری
foundry proof U نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
printer U مطبعه
presses U مطبعه
printers U مطبعه
press U مطبعه
typographer U چاپچی مطبعه چی
presswork U اداره مطبعه امور چاپخانه
lisped U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisp U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
compartment marking U سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
letterpress U چاپی
typographic U چاپی
printed circuit U مدار چاپی
printed matter U اوراق چاپی
printed wiring U سیمکشی چاپی
misprints U غلط چاپی
misprints U اشتباه چاپی
infusion of tea U دم کردن چاپی
misprint U اشتباه چاپی
etched circuit U مدار چاپی
misprint U غلط چاپی
hard copy U نسخه چاپی
editorially U بطور چاپی
billhead U بروات چاپی
printout U نتیجه چاپی
prints U مواد چاپی
prints U عکس چاپی
printed U مواد چاپی
pamphlets U رساله چاپی
print U مواد چاپی
print U عکس چاپی
pamphlet U رساله چاپی
fully formed characters U کاراکترهای چاپی
letter U حرف چاپی
letters U حرف چاپی
letter press U مواد چاپی
printed matter U مواد چاپی
printed U عکس چاپی
printouts U نتیجه چاپی
ampersand U علامت چاپی & به معنای "و"
hard-copy output U نسخه [خروجی] چاپی
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
letterpress U وابسته بحروف چاپی
misprints U غلط چاپی کردن
misprint U غلط چاپی کردن
typal U شبیه حروف چاپی
printed circuit board U تخته مدار چاپی
small print U حروف چاپی ریز
soft copy U نسخه غیر چاپی
mother board U برد مدار چاپی اصلی
letterheads U عنوان چاپی بالای کاغذ
hard copy U نسخه ملموس خروجی چاپی
letterhead U عنوان چاپی بالای کاغذ
printout U نسخه چاپی نتیجه نهایی
colour hard copy device U اسباب نسخه چاپی رنگی
lebrary edition U چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
script font U فونت چاپی شبیه به دستخط
letter head U کاغذیکه نشان چاپی دارد
printouts U نسخه چاپی نتیجه نهایی
face value <idiom> U عکس چاپی روی پول ،تمبر،...
motherboard U تخته مدار چاپی اصلی در سیستم
billhead U کاغذی که شبیه برات چاپی است
print hand U دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
print letters U دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
pcb U Board Circuit Printed تخته مدار چاپی
rolling press U الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
past performances U سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
hair stroke U خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
margins U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
margin U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
sic U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
line drawing U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
secret ballot U ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
line drawings U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
linocut U چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
ascender U مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
special handling U ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
sickest U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
on-screen U که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
on screen U که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
sick U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
his severity relaxed U از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
print shop U بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
controller U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
slip sheet U صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
controllers U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
populated board U یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
digamy U دو زن گیری دو شوهر گیری
formats U مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
expansion board U برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
micro U ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
micros U ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
universal U سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
format U مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
offices U اطاق
house room U اطاق
chambers U اطاق
chum U هم اطاق
chums U هم اطاق
floor U کف اطاق
ground [British] [floor] U کف اطاق
floors U کف اطاق
floored U کف اطاق
rooms U اطاق
room U اطاق
roommate U هم اطاق
floor U کف اطاق
roommates U هم اطاق
chamber U اطاق
office U اطاق
frame U کنترل هایی
bar code U دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
prospectuses U شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
bar codes U دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
prospectus U شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
bar graphics U دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
cars U اطاق اسانسور
dining rooms U اطاق نهارخوری
drawing room U اطاق پذیرایی
lavatory U اطاق دستشویی
draft U اطاق بار
lavatories U اطاق دستشویی
car U اطاق اسانسور
operating room U اطاق عمل
picture gallery U اطاق نقاشی
drafted U اطاق بار
operating rooms U اطاق عمل
ward U اطاق جدا
guest chamber U اطاق مهمان
drafts U اطاق بار
drawing rooms U اطاق پذیرایی
the f. of a room U اثاثیه اطاق
fumatorium U اطاق بخار
fumatorium U اطاق دودی
damp room U اطاق نمناک
roundhouse U اطاق عقبی
wards U اطاق جدا
range house U اطاق انبارمیدان
radome U اطاق رادار
automobile body U اطاق اتومبیل
auto body U اطاق اتومبیل
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1Vintage style
1fibers affecting
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com